حالت اضافه ملکی حالتی است که دو اسم پشت سر هم در یک جمله میآید و ارتباط دو اسم را معلوم میکند. در فارسی به این دو اسم مضاف و مضاف الیه میگوییم و برای تشخیص آن به اسمِ اول یک کسره اضافه میکنیم: مطب ِ پزشک.
در آلمانی وقتی دو اسم را به هم اضافه میکنیم، حرف تعریف و پسوندِ اسمِ دوم را تغییر میدهیم ولی حرفِ تعریفِ اسمِ اول عوض نمیشود!
برای اسمهای مذکر و خنثی حرف تعریف معین der و das هر دوتایشان به des تبدیل میشوند و حرف تعریف مونث و جمع به der تبدیل میشوند که اینها در واقع کارکرد همان کسره فارسی را دارند! اسامی مذکر و خنثی هم در آخر s یا es میگیرند ولی در مورد اسامی مونث و جمع به تغییر حرف تعریف اکتفا میکنند و خودشان تغییری ندارند.
حالت اضافه ملکی در جواب به کلمه پرسشی «مال چه کسی؟ ?wessen» میآید.
اگر دو اسم پشت سر هم بیاید و اسم اول خاص یا عام باشد برای اضافه کردن آن کافیست که حرف s (نشانه مالکیت) را بعد از اسم اول بیاوریم:
Das ist Rita’s Buch. این کتابِ ریتا است
در حالت اضافه ملکی مفرد، اسمهای مذکر و خنثی به شکل زیرتغییر میکنند:
۱-اسمهایی که به en, el, er ختم میشوند در آخر s میگیرند.
۱-اسمهایی که به en, el, er ختم میشوند در آخر s میگیرند.
der Wagen -> des Wagens
das Rauchen -> des Rauchens
der Computer -> des Computers
der Reiter -> der Reiters
das Rauchen -> des Rauchens
der Computer -> des Computers
der Reiter -> der Reiters
۲-اسمهایی که به t, d, s, ss, sch, x, z ختم میشوند، در آخر es میگیرند.
der Sitz -> des Sitzes
der Arzt -> des Arztes
das Schloß -> des Schlosses
der Arzt -> des Arztes
das Schloß -> des Schlosses
۳- به اسمهای تک هجایی s یا es اضافه میشود.
Die Zähne des Kindes waren faul geworden.
دندانهایِ بچه خراب شده بود.
Der Name des Kinds war ihm unbekannt.
اسمِ بچه را نمیدانست.
اسمهای مونث مفرد و اسمهای جمع عینا مانند حالت فاعلی هستند.
در موارد زیر از حالت اضافه ملکی Ginitiv استفاده میشود:
۱-برای نشان دادن مالکیت یا تعلق
der Name des Kindes اسم بچه
۲-پس از حروف اضافهای که حالت اضافه ملکی میآیند.
wegen seiner Krankheit به خاطر بیماریاش
trotz ihrer Bemühungen علیرغم تلاشهایش
۳- در عبارات مربوط به زمان هنگامی که وقت دقیق مشخص نشده باشد.
eines Tages یک روزی
حروف اضافه حالت اضافه ملکی:
außerhalb
außerhalb meines Bereiches از حوزهِ مَن خارِج اَست
beiderseits
Beiderseits des Flusses stehen Bäume. در هر دو طرفِ رودخانه درختان هستند
diesseits
diesseits & jenseits این طَرَف و آن طَرَف، این وَر و آن وَر
jenseits
jenseits der Strasse آنطَرَف ِ خیابان
halber
Mach keine halben Sachen. کارِ نصفه انجام نده
hinsichtlich
hinsichtlich der … … ِدَر مورِد ِ، از لَحاظ
Sie ähneln einander in jeder Hinsicht. آنها ازهر لحاظ به یکدیگر شبیه هستند
infolge
Infolge des Krieges starben viele Menschen. در نتیجهِ جنگ، بسیاری از مردم کشته شدند
innerhalb
innerhalb 1 Jahres دَر ظَرف ِ ۱ سال، دَر عَرض ِ
statt
Arbeite statt zu schwatzen! !به جایِ گپ زدن کار کن
trotz
trotz ِ با آنهَمه، با اینکه، با وُجود
um
Ich tat es nicht, um dich zu ärgern. من این کار را نکردم برای آنکه ترا اذیت کنم
während
während der Ferien دَر اَیام ِ تَعَطیل
wegen
wegen ِ از بابَت ِ، دَر قِبال ِ، به هَواى ِ، بَر سَر
willen
um der Ehre willen به پاس ِ اِفتِخار، مَحض ِ خاطِر
این پست با کمی پرداخت و ویرایش شده بر مبنای این مطلب است: