دیروز با یکی از دوستانم که کمی اهل قلم هست و دستی در شعر و شاعری دارد درباره یکی از شعرای معروف صحبت میکردیم. دوستم گفت «کاش من جای او بودم و میتوانستم مثل او شعر بگویم».
من گفتم «بله ایشان واقعاً شاعر بزرگی هستند ولی میگویند که زندگی سالمی ندارد».
حتماً کنجکاو شدید که بدانید موضوع چیست!؟
خوب این فقط یه مثال بود و واقعیت نداشت فقط میخواستم با این مثال ساده بحث شیرین Konjunktiv را برایتان توضیح بدهم.
آن جملهای که دوستم گفت «کاش من جای آن شاعر بودم و میتوانستم مثل اون شعر بگویم» در واقع «Konjunktiv 2» هست. البته «Konjunktiv 2» چند مورد دارد که یک مورد آن آرزویی هست و مثل همان جمله بالایی میشود یعنی دوست من آن شاعر نیست ولی آرزو داشت مثل آن شاعر میبود و مثل او شعر میگفت.
آن جملهای که من گفتم «بله ایشان شاعر بزرگی هستند» یک جمله معمولی است و «عقیده من این است». یعنی من به این موضوع عقیده دارم ولی در ادامه گفتم که «میگویند زندگی سالمی ندارد» این جمله عقیده شخصی من نبود و از قول دیگران نقل قول کردم، یعنی در درست و غلط بودن آن هیچ دخالتی ندارم. شاید درست باشد شاید هم نباشد… گناهش گردن کسانی که این را میگویند….
این جمله را اگر بخواهیم به آلمانی برگردانیم باید از Konjunktiv 1 استفاده کنیم… بله به همین سادگی…
خوشبختانه Konjunktiv 1 فقط یک مورد دارد و آن هم همین نقل قول غیر مستقیم هست.
پس:
Konjunktiv 1 در مواقعی به کار میرود که بخواهیم خبر یا مطلبی را که از یک شخص یا منبعی مثل رادیو، تلویزیون و یا روزنامه به دست آوردهایم به شخص دیگری انتقال بدهیم. در واقع به این طریق مشخص میشود که گوینده یا نویسنده این خبر یا مطلب را خودش ندیده بلکه آن را شنیده و یا خوانده است و از صحت آن مطمئن نیست و هیچ مسئولیتی در برابر درست یا غلط بودن مطلب ندارد.
طریقه ساخت: با افزودن پایانههای:
لیست ۲۵۰ فعل مهم آلمانی با حرف اضافه
-e
-est
-e
-en
-et
-en
به ترتیب به ریشه فعل (مصدر در آلمانی به n- و یا en- ختم میشود. حالا اگر n و یا en- را از پایان مصدر برداریم آنچه باقی میماند ریشه فعل است) در واقع Konjunktiv 1 ساخته میشود.
ich sage
du sagest
er sage
wir sagen
ihr saget
sie sagen
Er sagte, die Stadt brauche mehr Schulen
Er sagte, in dieser Stadt gebe es viele Theater
Er glaubte, Herr Meier habe schon eine neue Stelle
Sie meinte, die Ware sei teuer
در جملات بالا brauche، gebe، habe، sei همگی Konjunktiv 1 هستند و این جملات عقیده شخصی گوینده نیست بلکه نقل قول هستند.
با این توضیحات فکر میکنم Konjunktiv 1 تا حدودی جا افتاده باشد. مطلب کمی غیر قابل هضم هست ولی چارهای نیست و باید یاد بگیرید. البته مقداری مطلب در این مورد باقی مانده که در پستهای بعدی کامل خواهد شد.
ich fahre
du fahrest
er fahre
wir fahren
ihr fahret
sie fahren
ich sei
du seist
er sei
wir seien
ihr seiet
sie seien
موفق باشید
شهلا صدری
منبع +